در کتاب حاضر بیان میشود که از دوران صفویه تا پیش از تشکیل ارتش نوین، ایران هرگز نتوانست قشون متمرکز و سراسری و دائمی داشته باشد. هر از چند گاهی با برآمدن پادشاهی توانا مانند نادرشاه و آقا محمدخان به تشکیل قشون قدرتمندی دستزده و جغرافیای وسیع ایران را حراست کرده، ولی با مرگ آن پادشاه همهچیز ازمیانرفته و وضع بهجای نخست برگشته است. زیرا ایران در این دوره با جمعیت کم و اقتصاد ضعیف، توانایی برقراری چنین ارتشی را که نیاز به هر دو این عوامل دارد، نداشت. قشون ایران در دوره قاجاریه در وضعی بود که نه میشد، آنها حفظ کرد و نه فرصتی بود، تا با بیپولی و مبارزه مخالفان شیوه نوین را آموخت. بنابراین محتوم به سرنوشت شکست بود.