دربارۀ کتاب بهمن و ناخدا
کتاب مصور حاضر، داستاني است که با زباني ساده و روان براي گروههاي سني (ب) و (ج) نگاشته شده است. در اين داستان روزي، روزگاري پيرمردي در يک کلبه کوچک در جنگلي دور زندگي ميکرد. آن پيرمرد يک پسر داشت که اسمش بهمن بود. بهمن تنها فرزند پيرمرد بود و براي او خيلي عزيز بود. پيرمرد بسيار ناتوان بود و بهجز بهمن کسي را نداشت و فقط ميتوانست با او درد دل کند تا کمي آرام شود؛ ولي بهمن بسيار کمسنوسال بود. او تنها هشت سال داشت، براي همين از حرفهاي پيرمرد چيز زيادي نميفهميد.