دربارۀ کتاب چهل خوش شانسی
کتاب مصور حاضر، داستاني تخيلي است که با زباني ساده و روان براي کودکان نگاشته شده است. در اين داستان در ساليان دورودرازي در شهر زيباي اصفهان در ايران مرد جوان به نام احمد با همسرش که جميله نام داشت زندگي ميکردند. احمد بسيار بااستعداد بود و از اين راه درآمدي داشت که با آن زندگي معمولي داشتند و در زندگي بسيار راضي و خوشحال بود، ولي همسرش جميله از شرايط زندگيشان اصلاً راضي نبود، او هميشه به دنبال زندگي راحت و تجملي بود و خانهاي بزرگ و راحت، بهترين خوردنيها و لباسهاي گرانقيمت ميخواست.