دربارۀ کتاب تکشاخ (اسب پیشرو) و سه داستان دیگر
اين کتاب مشتمل بر چهار داستان کوتاه با عنوانهاي «تکشاخ»، «خانه مادربزرگ»، «روباه» و «شير و يوز» است. داستان «تکشاخ» داستان کرّه اسب سياهرنگي است که در دل يک جنگل زيبا به دنيا ميآيد اما اسبان ديگر او را بديمن ميدانند؛ کرّه اسب و مادرش تنها با هم زندگي ميکنند و کرّه اسب بزرگ ميشود. تا اينکه يک روز درست مشابه با روزي که کرّه شاخدار متولد شده بود، کرّهاي در حال به دنيا آمدن بود و گرگها به گله اسبها حمله کرده بودند. کرّه شاخدار صحنهاي از شجاعت را خلق ميکند تا براي هميشه در يادها بماند.