دربارۀ کتاب سال هایی که ملخ ها خوردند
در اين داستان «مينا»، دختر جواني است که در خانوادهاي متعصب زندگي ميکند. برادر مينا، «جهان» با دختري به نام «مرجان» ازدواج ميکند، روح جهان داراي دو شخصيت متفاوت است که همين موضوع باعث رنجش مرجان ميشود. جهان پس از مدتي خودکشي ميکند تا مرجان بيش از اين آزار نبيند. مرگ جهان شرايط زندگي را دشوار ميکند اما ازدواج مينا با پسري به نام «فراز» کمي اوضاع را آرام ميکند اما خوشبختي مينا دوام نمييابد و فراز تصميمي دور از انتظار ميگيرد و ...