مرچه ردردا در سال 1909 در بارسلون اسپانیا به دنیا آمد. نخستین آثارش را در سالهای 1932 تا 1937 به زبان کاتالان نوشت. با پایان جنگ داخلی در سال 1939 و پیروزی نیروهای فاشیستی و روی کار آمدن فرانکو، صحبت کردن به زبان کاتالان در بیرون از خانه ممنوع اعلام شد. ردردا بیست سال دست به قلم نبرد و در سال 1957 سکوت بیست ساله را شکست. این داستان گزارش ساده زندگی زنی از تودههای مردم اسپانیا از دید قهرمان اصلی داستان است و موفقیت آن ارزش هنری و توانایی فوقالعاده نویسنده را در میان آثار ویرانگرانه دوران پس از اعلام جمهوری پایان جنگ داخلی اسپانیا را میرساند. نویسنده در میان احساسات و عواطف زنی از قشر پایین جامعه آنچنان مهارت نشان میدهد که خواننده خود را تقریبا مانند او در برابر رویدادها درمانده و ناتوان احساس میکند. زبان، سمبولها، تصاویر و رشته افکار و رابطه آنها با پیشامدها بسیار واقعی و زنده بیان شدهاند. ردردا درباره کولومتا میگوید: هنگامی که پس از آن میخواستم رمان دیگری بنویسم در خودم نیروی پروراندن شخصیتهای دیگری نمییافتم. آنچنان در جلد شخصیت کولومتا فرو رفته بودم، آنچنان خودم را به او نزدیک احساس می کردم، که نمیتوانستم از دست او بگریزم، تنها میتوانستم مانند او و به زبان او حرف بزنم. برای اینکه بتوانم کتاب دیگری بنویسم میبایستی شخصیتی پاک متضاد با او پیدا میکردم.