اصطلاح سرمایه فرهنگی را اولین بار پییربوردیو (1930-2002) به ادبیات علوم اجتماعی و انسانی وارد کرد. بوردیو متفکری است که موضوع نابرابری فرهنگی و اجتماعی از اهتمامات جدی او بود. بوردیو سرمایه فرهنگی را به سه بخش تقسیم میکند: 1-سرمایه تجسم یافته یا مجسم که با کالبد و بدن فرد مرتبط است و به صورت مهارت و تربیت در فرد دیده میشود. 2-سرمایه عینیت یافته که به صورت کالاهای فرهنگی چون تصاویر، کتابها، کامپیوتر و هنر بروز میکند. 3-سرمایه نمادی شده که از طریق مدارک واقعی و دیگر شواهد پایگاه فرهنگی بازنمایی میشود. هرچند برخی دیگر از دانشمندان اظهار میکنند سرمایه فرهنگی جزئی از سرمایه اجتماعی است و اعضای یک اجتماع با پذیرش مبادلات فرهنگی، پیوندهای اجتماعی را نیز توسعه میدهند، اما بوردیوی فرانسوی چندان قائل به این امر نیست. آنتونی گیدنز میگوید که شیوههای گفتاری و رفتاری کودکان طبقه اجتماعی و خانوادگی فرو دست، به ویژه کودکان گروههای اقلیت قومی، با شیوههای گفتاری و رفتاری مسلط در مدرسه مغایر است. اگرچه نظریات مطرح شده در زمینه سرمایه فرهنگی در جهت ایجاد تمایز و تولید نابرابری است، دانشگاه میتواند شرایطی یکسان فراهم کند تا هر کسی بنابر استعداد و توانایی خود از آن بهره برد. دکتر رضا صالحی امیری استاد و مدرس دانشگاه پیش از این آثاری همچون «آسیب شناسی فرهنگی در ایران»، «مفاهیم و نظریههای فرهنگی»، «دیپلماسی فرهنگی» و «حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی» را در کارنامه تاْلیفهای خود در نشر ققنوس دارد.