این داستان روایت پسری در سالهای آخر دبیرستان است که به تشویق مربی امور تربیتی مدرسه و برای فرار از دو سال خدمت سربازی، تصمیم میگیرد سه ماه به جبهه برود و در این میان سعی دارد دوستش را نیز با خود همراه کند. بمباران شهر اوضاع را تا حدودی به هم میریزد و ماجرا طور دیگری رقم میخورد...