این ماجرای میگل داویلا و کلیه سمت راست او و ماجرای زندگی بسیاری از مردم دیگر است . از جمله : خانم کاسکو کارتاخینس ، زنی دلسوخته ، شاعر و عاشق که از زلاندنو آمده بود ؛ آمادئو نو نی ال بابیروسا و نیزه اش ، همراه با عکسهایی از بروس لی و سایر قهرمانان کاراته ؛ پاکو فرونتون و اتومبیل دوج آلبالوئی رنگ و زیبایش که وقتی پدرش در زندان یا به قول افراد خانواده ، در هتل بود ، سوار برآن می شد و به گردش می رفت ؛ و سایر آدمهای کوچک و بزرگی که در یک محله می زیستند و به نوعی با این افراد ارتباط داشتند