خواب دیدم: خرگوش کوچولویی پیشم بود. او دفتر نقاشی و مداد با خودش آورده بود و گفت: برایم نقاشی کن.
من توی دفترش شکل خانهی خودمان را کشیدم و گفتم: این هم خانهی ما.
خرگوش کوچولو خانه را نگاه کرد و گفت: چهخوب، من خانهی شما را یاد گرفتم. دیگر میآیم و به تو سر میزنم!