با هر ضمیر که شروع کنم میبینم زود است هنوز که یک نفر ببینم تو را یک نفر که نمیتواند این همه نگاه را با خود به خانه بیاورد و بعد راحت به استراحت بپردازد بعد هم معلوم است که آن چشمها و نگاهها چه سرنوشتی دارند