نگارنده در این کتاب کوشش کرده تا با تحلیل دانش و آگاهیهای ساسانیان به برخی پرسشهای مربوط به کیش زردشت در زمان ساسانیان پاسخ گوید، همچنین درباره انتقال برخی مضامین و اندیشههای ایرانی به تفکر اسلامی گفت و گو کند .مترجم در ابتدای کتاب چنین میگوید" :مجموعه جستارهای این کتاب در پی دستیابی به دو هدف اساسیاند ;نخست بازنمایی توضیحات و تفسیرهای کیش زردشتی در دوره ساسانی، و دیگری چگونگی انتقال آن اندیشهها به اسلام .این دو موضوع با هم بستگی دارند :از بازتاب اندیشههای ساسانی در اندیشههای عربی اسلامی اطلاعات بنیادین بسیاری درباره کیش زردشتی دوره ساسانی کسب میکنیم و میتوانیم ارزیابی کنیم تا چه اندازه اسلام از سرازیر شدن اندیشههای ایران بهره جسته است ."مترجم توضیح میدهد که" :در زمینه اصول دینی یعنی چیستی خداوند، چیستی گیتی، فلسفه یا چرایی آفرینش و در نتیجه رابطه میان خدا و انسان از هیچگونه تاثیرپذیری اسلام از مزدهیسنا نمیتوان سخن گفت ...اما در زمینه فروع یعنی آیینها (آداب، شعائر، مناسک و (...البته تاثیرپذیری فراوان است و قلمرو اصل بحثهای کتاب را تشکیل میدهد ...مضامین ایرانی چنان در ادبیات عربی فراگیر و پرشمار هستند که هر چه بیشتر به آنها رجوع میشود، بیشتر به عناصر باز تابنده یا ادامه دهنده اندیشههای کهن ایرانی در آن پی میبریم ."