کتاب حاضر، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «درختهای خشکیده خانه آرزو»، «آلبوم فکر»، «شبیهخوان»، «مصیبت وارده را به»، «من بودم، ولی حالا هستم»، «شکوفههای پاییزی»، «سلیم بیک را ندیدی؟» و «شبیهخوان» عنوانهای برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «درختهای خشکیده خانه آرزو» میخوانیم: «از ماشین که پیاده شد سرما را بغل کرد و با خودش تا وسط اتاق، تا زیر کرسی برد. گویا میخواست بجای تنه گندهاش، تن زمستان را گرم کند. یکلحظه قبل از اشاره دست او، زنش چای را ریخته بود».