کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «یک زندگی تمام میشد، دیگری تازه میشد. نمیدانم چرا ناگهان این به ذهنم رسید. اگر یک روز میمردم، چه اتفاقی میافتاد؟ چگونه حس میکردم که مردهام؟ اول نمیشنیدم، یا نمیدیدم. بعد کرخت میشدم. اطرافیانم، عین یک سایه دوروبرم میچرخیدند».