«بادی گلس» اکنون چهل و شش ساله است. وی احساس میکند که برای تاباندن نوری بر زندگی و دوران کوتاه و تاریک و روشن برادر بزرگ ترش، سیمور گلس که در سال 1948 میلادی بر اثر خودکشی مرده، باید کاری انجام دهد. وی قصد دارد تا از روی نامهای که سیمور در شانزدهم هپ ورث 1924 در سن هفت سالگی نوشته است، نسخهای تایپ کند، زیرا وی قرار است یک داستان کوتاه بلند دربارۀ یک مهمانی مهم که او، سیمور و پدرش در سالهای گذشته رفتهاند، بنویسد. بنابراین او داستان خود را با نامۀ سیمور از کمپ هپ ورث، آغاز میکند. این داستان، آخرین اثر سلینجر نویسندۀ آمریکایی قرن بیستم و یک داستان کوتاه بلند میباشد.