دوغدو را میشناسید؟ همان دختری که در هفتسالگی برای اولینبار به ایران آمد و توی خانهی مامانبزرگش، عزیز، با غولها و جنهای زیادی آشنا شد! حالا بعد از یک سال میخواهد به فرانسه برگردد. اما مگر میشود کنارِ عزیز بود و یک زندگی معمولی داشت؟ راستی! فرانسه هم از این موجودات عجیبوغریب دارد؟ دوغدو قبلاً داستانهای زیادی دربارهی خونآشامها شنیده، اما هیچوقت با هیچکدامشان یک کلمه هم حرف نزده تا اینکه این بار نهتنها خونآشامها را از نزدیک میبیند، بلکه با گوریکانها و بابایاکاها هم بیشتر آشنا میشود. حتی یک شب در خانهای میخوابد که صدای خُروپُف گوودان، گرگِ انساننما، یک لحظه هم قطع نمیشود! باقیاش را دیگر خودتان بخوانید.