پرسش اصلی «جامعهشناسی چیست؟» درواقع با مجموعهای از پرسشهای دیگر پاسخ داده میشود: از قبیل «فرهنگ چیست؟»، «گروهیبودن چیست؟»، «چارچوب علمی مرجع چیست؟» و سپس در تعریف و توصیف «گروهیبودن» اصطلاحاتی همچون «ساختار اجتماعی»، «نقش»، «شبکه نقش»، «پایگاه»، «گروه مرجع»، «نظام اجتماعی» و غیره بهکار میروند. ما باید بپرسیم که هرکدام از این اصطلاحات چه هستند؟ و علاوه براین باید به «فرهنگ» و«چارچوب علمی مرجع» نیز بپردازیم. واضح است که برای پاسخ به پرسش نخستین «جامعهشناسی چیست؟» مجبوریم جواب همه پرسشهای ناشی از آن را بدانیم؛ که خود در حکم این است که بگوییم ما اگر میخواهیم بدانیم جامعهشناسی در مورد چیست، بایستی در مورد جامعهشناسی شناخت داشته باشیم! این گفته تاحدودی صحیح است ـ یعنی ما نمیتوانیم چیز زیادی از جامعهشناسی بدانیم مگر اینکه وقت نسبتاً زیادی را صرف مطالعه این رشته بکنیم ـ اما به یک مبتدی کمک نمیکند تا بینشهای سودمند اولیه را نسبت به ماهیت جامعهشناسی کسب کند. به نظر ما، چنین بینشهایی را که مطالعات بعدی جایگزین آن نخواهند شد، بلکه به گسترش آن میانجامند، میتوان از طریق بحث راجع به ماهیت چشماندازهای جامعهشناختی کسب نمود.