دوران کودکی و جوانی ام در سایه ی دو شخص کهنسال گذشت. نخست، آموزگار محبوب زبانی انگلیسی ام؛ بانویی سالخورده که موهایی نقره فام چهره خوش تراشش را قاب گرفته بود. مادرانه مرا زیر بال و پر میگرفت و صبورانه زبان انگلیسی می آموخت و از من و من ادای نخستین هجاها تا نشاط و سرخوشی ترانه های کودکان و داستان پریان راهبر میشد.