کتاب مصور حاضر، داستانی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در زمانهای قدیم، خرگوش خانم زحمت کشی بود که با سه پسرش، زندگی میکرد. پسر بزرگ خرگوش خانم خیلی شکمو و تنبل بود و اسمش «لپلپ» بود. پسر وسطی هم اهل کار کردن نبود و بیشتر دوست داشت استراحت کند و اسم آن «پف پف» بود. اما خرگوش خانم یک پسر کوچک باهوش و زرنگ داشت که اسمش «هوش هوش» بود. یک روز مادر خرگوشها به آنها گفت: بچهها شما دیگر بزرگ شدهاید، بهتر است بروید و برای خودتان خانه بسازید و زندگی کنید».