دربارۀ کتاب مجموعه داستانهای لئو لیونی 19 (پرندهی طلایی)
سالها پیش پرندهی کوچکی را میشناختم، اسم این پرندهی کوچک، تیکو بود. او روی شانهی من مینشست و دربارهی نخلها، سرخسها و درختها با من سخن میگفت: یکبار «تیکو» این داستان را دربارهی خودش برایم تعریف کرد... .