در دوران معاصر، در بحث سیاست و دین، به ویژه مسیحیت، اغلب به چهار چوبهای کلامی و تاریخی توجه میشود و اکنون که نیاز به درک واقعیت این ارتباط بیش از هر زمان دیگر است، تفسیر ناقصی از مسیحیت و سیاست رواج یافته که بیشتر تأمین کنندة نظرات افراط گرایانه است. نویسنده در کتاب حاضر با بررسی نظریههای سیاسی به ارتباط مسیحیت و سیاست پرداخته، و هر چند مختصر و گذرا، ریشههای دینی برخی از مکتبهای فکری سیاسی جهان مسیحیت را بر شمرده است. به اعتقاد نگارنده اعتقادات و باورهای مذهبی نه تنها مخصوص جهان دیگر و منحصر به امور شخصی نیستند بلکه تأثیرات عمیقی بر فعالیتهای اجتماعی داشتهاند. برخی تفاسیر از مسیحیت سعی نموده است تا بین دین و سیاست تفکیک قائل شود، امّا اسلام همواره در هم تنیدگی اجتناب ناپذیر بین این دو را باور داشته است. از مباحث مندرج در کتاب میتوان به زمینۀ سیاسی مسیحیت، سیاست محافظه کارانه، سیاست طرفدار حفظ محیط زیست و ... اشاره کرد.