به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس و پیش و پهلوهای اسب پیچیده و گرهدار شده بودند که از روبرو نمیشد گفت این اسب است و میشد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود و اسب نیست مینماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایه این شاخههای همیشه سرگردان و توی خود پیچیده را از استخوان ها جدا میکرد وشاخههای از پایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آنها باز هم نمیشد گفت که آن ببر است و بی چون و چرا تاک بود پیچیده درخود و به بالای خود.