تصوری که امروزه میتوان از منظومۀ آلام ایوب داشت با دورانهای گذشته فرق دارد. مسائل بشری چون درد و مصیبت و گناه و مرگ، سر جای خود ماندهاند. اما انسان تجربهای دوهزار ساله از این همه را پشت سر گذاشته است. آن تأثیر ماندگاری که درد و رنج یک انسان بیگناه اما صبور در دل خواننده به جا میگذارد، آن سوز و غم و ماتمی که شکوهسراییهای یک بیپناهِ از همه جا رانده در ما برمیانگیزد و آن نیروی همدردی بیمانندی که از پس اعصار سربرمیدارد و در ما کارگر میافتد همه نشانۀ آن است که مؤلف یا مؤلفان این داستانْچامۀ باستانی میدانستهاند دارند چهکار میکنند.