مسألۀ کلی ها از آن مسائل فلسفی است که، به نظر بعضی ها، ظاهراً بیش از آن مجرد و فنی می آید که بتواند مورد علاقۀ عموم باشد. اما علیه این تصور دو چیز باید گفت.
اولاً، تحقیق در تقریباً هر مسألۀ فلسفی، هرگاه به اندازۀ کافی پیش برده شود، ما را با یکی از جنبه های مسألۀ کلی ها روبه رو می کند. بنابرین اگر هم ما مسألۀ کلی ها را به خودی خود جالب ندانیم، باز هم باید به عنوان وسیله ای برای پرداختن به سایر مسائل فلسفه به آن بپردازیم.
ثانیاً شاید به جا باشد که بگوییم نظریه های کلی ها، به عنوان یک واقعیتِ تاریخی، در نظر فلاسفه دارای تعابیری بوده اند از نوعی که کمتر کسی می تواند در برابر آن ها بی اعتنا باشد.