هنر به منزله تجربه (1934) نوشته جان دیویی در مورد زیبایی شناسی است که در ابتدا به عنوان اولین سخنرانی ویلیام جیمز در هاروارد (1932) ارائه شد. زیبایی شناسی دیویی در تعدادی از رشته ها، از جمله رسانه های جدید مفید است.
دیویی قبلا در دهه 1880 مقالاتی در مورد زیبایی شناسی نوشته بود و در کتاب دموکراسی و آموزش (1915) به این موضوع بیشتر پرداخته بود. در اثر اصلی خود، تجربه و طبیعت (1925)، او آغاز یک نظریه تجربه زیبایی شناختی را مطرح کرد و دو مقاله مهم برای فلسفه و تمدن نوشت (1931). نظریه دیویی تلاشی است برای تغییر درک از آنچه که در فرآیند هنر از تجلیات فیزیکی آن در «شیء بیانگر» گرفته تا کل فرایند آن ضروی است، فرآیندی که عنصر اساسی آن دیگر «اثر هنری» مادی نیست. بلکه توسعه یک «تجربه» است. تجربه چیزی است که شخصا بر زندگی فرد تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که این نظریه ها برای زندگی اجتماعی و آموزشی افراد بسیار حیاتی هستند.
با این حال، چنین تغییری در تأکید به این معنا نیست که شیء هنری فردی اهمیت خود را از دست داده است. به دور از آن، اولویت آن روشن می شود: شخص یک شی را به عنوان مکان اولیه برای فرآیندهای دیالکتیکی تجربه، به عنوان موقعیت وحدت بخش برای این تجربیات می شناسد. از طریق ابژه بیانگر، هنرمند و ناظر فعال با یکدیگر، محیط مادی و ذهنی خود و در کل فرهنگ خود مواجه می شوند.
هنر به منزله ی تجربه در سطح بینالمللی به عنوان برجستهترین اثری که تا به حال توسط یک آمریکایی در مورد ساختار رسمی و جلوههای مشخصه همه هنرها نوشته شده است: معماری، مجسمهسازی، نقاشی، موسیقی و ادبیات، شناخته می شود.