کتاب صوتی درخت پرتقال نوشته کارلوس فوئئنتس، مجموعهای از چهار داستان کوتاه است که محتوای اصلی آنها تقابل فرهنگ و اقوام گوناگون است. تمامی داستانها به نوعی به تاریخ مکزیک نیز اشاره میکنند.
کارلوس فوئنتس (Carlos Fuentes) در داستانهای کتاب درخت پرتقال (El naranjo) تلاش میکند با دیدگاهی عمیق و همراه با خلاقیت به تاریخ، در ریشه و خاستگاه ملتهای امروزی جستوجو کند. او این اثر را ترکیبی نمادین از دو کشور مکزیک و اسپانیا میداند و یکی از علتهای بالندگی ملتها را در هم آمیختن فرهنگها و اقوام مختلف برمیشمارد. این کتاب اولین بار در سال 1994 به چاپ رسید.
داستانهای این کتاب با نامهای دو کرانه، فرزندان فاتح، دونومانسیا و دو آمریکا، همگی بیانگر تاریخ کشور مکزیک هستند. درخت پرتقال در اصل یک نوع گیاه است که از پیوند و ترکیب دو گیاه متفاوت به وجود میآید، دلیل نامگذاری این کتاب از همین رو است. همانطور که درخت پرتقال به نوعی دورگه محسوب میشود، همه داستانهای این اثر نیز به موضوع مواجهه و ترکیب فرهنگها میپردازد.
فوئنتس سعی میکند در کتابش درکی همه سویه از تاریخ در هم آمیختن دو فرهنگ و ملت مکزیک و اسپانیا ارائه دهد و با ترکیب عناصری تاریخی و ادبی، روایتی متفاوت از تاریخ بیافریند. در این کتاب حتی مردگان هم حرف میزنند. آنها از حوادثی سخن میگویند که ممکن است در تاریخ وجود نداشته باشند، با این حال احتمال روی دادن آنها بسیار قوی است.
داستان اول کتاب درخت پرتقال با نام دو کرانه، قصه فتح مکزیک توسط اسپانیاییها را روایت میکند. داستانی که با کمی تغییر، با فتح اسپانیا به وسیله مایاها به اتمام میرسد.
داستان دوم با نام فرزندان فاتح، روایتگر قصه فرزندان دورگه باقیمانده از فاتحان است که هر چند خون اسپانیایی در رگهای خود دارند، اما هویتشان را مکزیکی میدانند. فوئنتس در اثر خود به مردگان جان میبخشد و میگذارد تا آنها داستان زندگی خود را بازگو کنند.
مردگان داستانهای او از خصوصیات انسانی، از امید و ترس و آرزوهای مردمی صحبت میکنند که دیگر خیلی وقت است به تاریخ سپرده شدهاند. آنان از احساساتی سخن میگویند که تاریخ اغلب به آنها کاری ندارد.
داستان سوم یعنی دونومانسیا، قصه محاصره شهر نومانسیا به دست رومیان است. در این داستان نیز شاهدان عینی از این رخداد سخن میگویند و جانی دوباره به این نبرد بزرگ و رویایی فرهنگی میبخشند. تاریخی که پیوسته حال و احوال فاتحان را به ثبت رسانده و نه افرادی که فتح شدهاند.
در داستان پایانی و چهارم با نام دو آمریکا، فوئنتس به بازنویسی دفتر خاطرات کریستف کلمب و تاریخ کشف آمریکا به قلم خود میپردازد. در این داستان، کریستف کلمب باغ عدن را به جای آمریکا کشف میکند. او به بهشت زمینی دست پیدا میکند که مهمترین میوه آن پرتقال است، اما این بهشت کشف شده بعد از مدتی رو به نابودی میرود.
کارلوس فوئنتس شهرت خود را مدیون وقایعنگاریهای خود است. او در آثار خود مفهوم مکزیکی بودن را بازگو میکند و با استفاده از تکنیکهای خلاقانه خاص خودش، پیچیدگیهای تاریخ مکزیک را به تصویر میکشد و بیان میکند که چگونه گذشته و پیشینه مکزیک شرایط کنونی آن را موجب شده است. نویسنده به جستوجوی خود در معنای مکزیکی بودن ادامه میدهد تا جایی که در این کتاب این کاوش به مفهوم بزرگتری، یعنی اسپانیایی زبان بودن میپردازد.