رمان خروج در مورد نقاشی تبریزی است که سال ها پیش پدر ، مادر و خواهرش را از دست داده و به تنهایی زندگی می کند . در حقیقت پدرش مردی سیاسی بوده و به همین خاطر آنها را ترک می کند و کشته می شود ، سال ها بعد مادرش فوت می کند و خواهرش المیرا که نقاش بوده نیز روزی گم می شود و بعد جسدش را می یابند . حالا کسی به پسر تلفن زده و می گوید که بعضی از تابلوهای خواهرش پیدا شده اند و برای گرفتن آنها به تبریز برود و ...