بررسی ماهیت مشروطهخواهی در ایران، بدون تحلیل ماهیت ساختارهای سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی عصر قدیم یا سنت و ماهیت «مدرنیته» غیرممکن است. با قائل شدن به اینکه میان سنت و مدرنیته تعارض ماهوی وجود دارد، میبایست مدرنیته را مفهومی چندوجهی دانست که با دو چهره متعارض ولی بههم پیوسته، سبب رویاروییهای بزرگ حتی در جوامع غربی گشته است. درحالی که چهره نخست مدرنیته بر بنیانهای دموکراسی، آزادی، تساهل، نسبیگرایی، فردگرایی و کثرتگرایی قرار دارد، چهره دوم آن بر پیشرفت، برابری، عدالت، نظم، بوروکراسی، رفاه، قانون، امنیت، جمعگرایی، تکنولوژی، وحدت، ناسیونالیسم و دولتمحوری تأکید مینماید. در جریان مشروطهخواهی ایرانیان نیز برداشتهای متفاوتی از مدرنیته باتوجه به دو وجه یادشده صورت پذیرفت که آشکارکننده ماهیت آن میباشد. این جریان در دورههای مختلف و در چهار گفتمان اصلاحات، ترقی، توسعه و انقلابی بهمنظور توسعهیافتگی و رفع عقبماندگی پیگیری شد که همگی ناکام ماندند. ماهیت مشروطهخواهی در ایران، در هریک از گفتمانهای فوق، و علل ناکامی آنها مسائلی است که با بهرهگیری از دو روش هرمنوتیکی و گفتمانی در این اثر بررسی شدهاند.