اوستا، میراث مشترک فرهنگی جهانیان، کهن ترین سرود و نوشتار ایرانیان و نامۀ دینی مزداپرستان است. بخشهای گوناگون این مجموعۀ کهن، از زمانی درحدود نیمۀ هزارۀ دوّم پیش ازمیلاد به بعد پدیدآمد و درطول سدههای متوالی از نسلی به نسلی دیگر رسید.
گزارش ویراستهای از «اوستا»، در شکل پذیرفتنی خود، باید گاهان پنجگانۀ زرتشت و همۀ دیگر نوشتارهای موجود اوستایی (پنج دفتر اوستای نو) را دربرگیرد؛ نگارشی متناسب با درون مایه و سبک و انشاء هریک از بخشهای متن اصلی و مبتنی بر دقّت کافی در حفظ مفاهیم اندیشگی و آموزههای اخلاقی و دینی و بن مایههای اساطیری و کلیدواژههای گاهانی و تعبیرها و اصطلاحهای اوستایی داشته باشد و درحدّ نخستین گام، با بیانی ساده و روان و دریافتنی، پرسشهای خوانندۀ پژوهندۀ امروزی را پاسخ گوید.
گزارنده تکامل دانش «اوستاشناسی» را بر بنیاد پژوهشهایی که در خود «اوستا» و یا در «ادبیّات پارسی میانه» (وابسته به اوستا و مزدیسنا) در چند دهۀ اخیر در جهان و ایران صورت پذیرفته، در نظر داشته و تا آنجا که امکان یافته و توانسته، برداشتهای نو را –که برخی از آنها به طور نسبی و بعضی دیگر به تحقیق بر دریافتها و برداشتهای پیشین ترجیح دارد– درکار آورده است.