بسیاری از منتقدان ادبی مربای روسی را «پساچخوف» نامیدهاند و آن را دنبالهٔ باغ آلبالو و سه خواهر میدانند؛ شخصیتها، همانها هستند، فقط در عصری دیگر.
نمایشنامهٔ مربای روسی در سال 2008 منتشر شده و روایت زندگی روسها در دوران معاصر است. نمایشنامهای کمدی دربارهٔ آدمهایی که در آرزوی یک زندگی ایدهآل هستند، بیآنکه برای تحقق آن تلاش کنند.
شخصیتهای نمایشنامه اطلاعات بسیاری در مورد علوم مختلف، به ویژه علوم انسانی دارند، اما اطلاعاتشان به بهبود زندگی و رهایی آنها از وضعیت نابهنچاری که در آن گرفتار آمدهاند یاری نمیرساند. همه چیز رو به ویرانی است و ویرانی خانهٔ اجدادی، آنگونه که در نمایش گفته میشود، نمادی از ویرانی تمامِ کشور (وطن) است. گرد و غبارِ این ویرانی فقط بر خاک میهن ننشسته بلکه اندیشه اخلاق نیز رو به زوال و نابودی است و دیگر از روشنفکران روسیه خبری نیست.
با آنکه خانه فاقد امکانات اولیهٔ زندگی و در حال ویرانی است اما ساکنانش حاضر به ترک آن نیستند؛ به ریشههای خود در آن مکان اتکا دارند. این خانواده که نمایندهٔ مردم روسیه به حساب میآیند، بر ماندن در زادگاه خویش سخت پافشاری میکنند.