«از اخگر تا اختر» جنگی است و گردآوردهای از نوشتههای گوناگون که نگارنده آنها را به سه گونه بخش کرده است. نخست «نوشتههای کوتاه» که ساختاری آموختاری دارند و در آنها نکتهای ادبی یا بایستهای فرهنگی یا پرسمانی اجتماعی، به کوتاهی، کاویده شده است، مانند نوروز: نویدگر روز نو برای همۀ ایرانیان، فروغ فرمند، شاهنامه و جهان ایرانی، و شب امید؛ دوم «سرودهای بیسرود» که زمینهای پندارینه و شاعرانه دارد و به زبانی نگارین نگاشته شده است. سرواد بیسرود، که آن را شعر منثور و قطعه ادبی نیز نامیدهاند. در پیام و ساختار درونی به سروده است و در پیکره و ساختار برونی، «نوشته». مرد سپیدهدمان، هنگامۀ مرد شگرف، و آن شگرفترین روز را میتوان از جمله سروادهای بیسرود نامید؛ و سوم «دیباچهها» که نگارنده به خواست پیگیر نویسندگان، بر کتابهایشان نوشته است، مانند جاودانۀ جاودانه، و پیرگزین و تیرگزین.