امروزه گرایش عام به این سمت است که قدیسان را چون «خبرگان دین طبیعی» یا «حکمت خالده» بنمایانند؛ چونان زنان و مردانی که با گسستن غل و زنجیر اصول عقاید مسیحی، به مدد قابلیت طبیعی خویش، به وصال خداوند نائل آمدهاند. چه بسا آن کس که بیش از همه قربانی این سوءتعبیرها شده است، وفادارترین فرزند کلیسا، قدیس فرانسیس آسیزی باشد. اما در تشبّه به مسیح، چونان که در حیات قدیسان، وفاداری صادقانه و معقول به تعالیم مسیح و کلیسای مقدس کاتولیک او را خواهیم یافت و توماس بر اعتقاد صواب، تأکید میورزد. او نه یک عارف طبیعتنگر است و نه بسیاری از تلاشهای عصر جدید را برای چشمپوشی از فطرت آدمی یا تدارک آمیزهای از فلسفۀ مسیحی و غیرمسیحی بسان هدایتگری در حیات معنوی در خور توجه جدی میداند. توماس نیز همچون همۀ مسیحیان ایمان دارد که تنها از رهگذر قدرت و تعالیم عیسی مسیح، همان خدای حقیقی و انسان حقیقی، میتوان بهسوی پروردگار راه بُرد، با تمکین طبیعت از لطف الهی؛ با کفّ نفس؛ و با به جای آوردن مؤمنانۀ شعائر کلیسای کاتولیک، خاصه عشای ربانی.