دربارۀ کتاب دلداده
«گيسو»، دختري زيباست که دلباخته پسرخالهاش «يزدان» است؛ اما در يک دعواي خانوادگي پدربزرگ گيسو مانع ازدواج آنها ميشود و تصميم ميگيرد گيسو را به عقد يکي از پسرهاي روستا در بياورد که دست بر قضا «اختر» خواهر آن پسر دوست گيسوست. يزدان به گيسو پيشنهاد ميدهد که با هم فرار کنند و به منزل «حاجي بابا» بروند تا آنها را به عقد هم در بياورد؛ اختر به گيسو کمک ميکند تا بتواند از خانه فرار کند و ...