کودک صبح زود از خواب بیدار شد و با «تیتی» گربه خاکستری و »تاتا» سگ زرد رنگش الاکلنگ بازی کرد، سگ و گربه خسته شدند، کودک تیر و کمانش را برداشت تا به شکار برود. او 40 پرنده شکار کرد اما رئیس دزدها به زور پرندهها را از پسر گرفت و به خانهاش برد. پسر به دنبال رئیس دزدها رفت و با عصای جادوییاش ابرفیل را احضار کرد و ... گفتنی است این کتاب مصور به دو زبان فارسی و آذری، ارائه شده است.