مجموعه ایست که به فاصله میان ادبیات کهن و کلاسیک با ادبیات معاصر می پردازد. مقصود از شهر خدا ادبیات کهن و شهر انسان یادآوری از ادبیات دنیای امروزی است. نویسنده ادبیات را تنها مجموعه ای از نثرها و شعرها نمی داند بلکه آن را کاملا در ارتباط با روح زندگی تصور می کند و حس شهری آرمانی را نسبت به آن دارد که هرکسی قادر به زیستن در این سرزمین نمی باشد، اما تمنای رسیدن به چنین شهری امیدی است برای رسیدن به دنیایی نیکوتر.