امیر، پسر یک تاجر ثروتمند کابلی و از قبیله ی صاحب قدرت پشتون ها است. حسن، خدمتکار و همراه همیشگی امیر، از قبیله ی طرد شده و فقرزده ی هزاره ها است. رابطه ی غیرمعمول این دو شخصیت، با تصمیم امیر به ترک دوستش در خلال تنش ها و ناآرامی های قومی، مذهبی و سیاسی سال های پایانی پادشاهی افغانستان، از هم می پاشد و این دو از هم بسیار دور می افتند. اما رابطه ی میان این دو شخصیت، آن قدر قوی است که امیر، برای جبران اشتباهات گذشته در قبال تنها دوست حقیقی اش، مسیری بسیار طولانی را بازمی گردد. رمان بادبادک باز، داستان به یادماندنی و تأثیرگذار یک دوستی نامحتمل بین پسری ثروتمند و فرزند خدمتکار پدرش را به شکلی استادانه روایت می کند؛ داستانی که در کشوری رو به نابودی و اضمحلال اتفاق می افتد و به قدرت دانش، تاوان خیانت، امکان رستگاری و عشق، ایثار و دروغ های میان دو پدر و پسران شان می پردازد. رمان بادبادک باز، رمانی غیرمعمول و قدرتمند است که به یک اثر کلاسیک منحصربه فرد و دوست داشتنی تبدیل شده است.
کتاب بادبادک باز
در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: بادبادکباز داستانی گیرا و احساسی از خیانت و رستگاری است. دریچهای به دنیایی نو با نام زندگی افغانها که عجیب، فریبنده و در عین حال آشناست. خالد حسینی با ایجاد تعادل چشمگیر مابین وضوح و قدرت، مرزهای شالودهسازی و قصهگویی را درمینوردد. برترین نقطه قوت این داستان دستمایه تقدیر و عدالت و فایق آمدن خیر بر شر به رغم تمامی عوامل بازدارنده است.