رمان به امید دیدار در آن دنیا ، در سال 1918 آغاز می شود؛ زمانی که جنگ در جبهه ی غربی تقریبا به پایان رسیده است. یک ستوان جاه طلب به اسم هنری دالنی پردل، دو سرباز را به میدان نبرد فرستاده و به منظور تحریک افرادش در حمله به خطوط آلمان، به طور پنهانی به آن ها شلیک می کند. وقتی آلبرت میلارد، یکی دیگر از سربازان، اجساد آن دو نفر را پیدا می کند و متوجه شیوه ی مرگشان می شود، دالنی پردل برای ساکت کردنش، او را به درون یک خاکریز می اندازد. آلبرت توسط هم رزم هنرمندش، ادوارد پریکورت نجات پیدا کرده اما گلوله ای به صورت این هم رزم اصابت می کند. جنگ پایان می یابد، در حالی که ادوارد برای همیشه شکل طبیعی صورتش را از دست داده و برای این که خانواده اش با این معلولیت مواجه نشود، وانمود می کند که مرده است. آلبرت که خود را مدیون ادوارد می داند، به همراه و مراقب همیشگی او تبدیل می شود. در این رمان تأثیرگذار و عمق گرا، زندگی درهم تنیده ی این سه مرد، تصویری از اوضاع و شرایط انسانی خلق می کند که از دید جنگ به آن نگاه شده است. رمان دیدار به قیامت، بی رحمی و مهربانی، و شجاعت و بزدلی را به میزانی برابر از نظر می گذراند.