رمان حاضر روایتگر زندگی زنی به اسم رزیتا است که یاد عشق از دست رفته اش می افتد. داستان با خوابی آشفته شروع می شود، رزیتا راوی قصه در این روز به شکلی میان خواب و بیداری در حرکت است و زمان در شرح این سرگذشت دائم به عقب و جلو می رود.