کتاب حاضر در پی آن است تا رویه پیش گرفته انسان جدید را به نقد بکشد و با پرسیدن سوالات متعدد در باب هستی و نیستی بشر و چرای به وجودآمدن او به درکی درباره زندگی برسد، پس زیستن را به دو شکل زنده بودن و زندگی کردن تقسیم می کند و زندگی کردن را در چارچوب معنا پیدا کردن انسان با جستار در رازهای جهان امکان پذیر می داند و زنده بودن صرف را مساوی وجود حیوانات و حسن بکان در عالم می گیرد. نویسنده همچنین بر این اعتقاد است که می توان مرگ اندیشه را به دنبال مرگ اندیشه مثبت و منفی تقسیم کرد.