«گلایل»، دختری زیباست که با مردی به نام رضا ازدواج میکند. رضا پس از ازدواج به جبهه نبرد با دشمنان اسلام میرود و به شهادت میرسد و گلایل را با دختر تازه متولد شدهاش «نرگس» تنها میگذارد. پس از مدتی «علی» برادر شوهر گلایل با او ازدواج میکند. حضور علی در کنار گلایل یادآور خاطرات او از سالها قبل تا کنون است که روند داستان را شکل میدهد.