کتاب حاضر، مجموعه ای از داستان های کوتاه فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. «پایان عصر معصومیت»، «نوبت به آسیا که رسید»، «سر و قول»، «صدای غربت»، «زندگی نکبت بار من»، «سالگرد ازدواج»، «رخت شوها»، «صدای غربت»، «این قافله تا به حشر لنگ است»، «دهکده ساحلی» و «خری در پوست آدمیزاد» عنوان های برخی از داستان های این کتاب هستند. در داستان «یک غول، یک جن، یک پری» می خوانیم: «عید هشتادوپنج هنوز نیامده بود که زنم باروبنه اش را بست و رفت کانادا که خواهرش در تحمل درد زایمان و اوایل بچه داری احساس بی کسی و غربت نکند. درست در روزهایی که همه آماده می شدند تا خانه شان را برای آمدن بهار بتکانند».