این کتاب سومین رمان نویسنده است که داستانی روان و پرکشش را با مفاهیمی آمیخته به هم از عشق، خیانت، خلا و رازآلودگی به تصویر می کشد. الی بر خلاف خواسته اش مجبور به بازگشت به زادگاهش شده و تلاش می کند اجازه ندهد دیگران بیش از این به خاطر عدم موفقیتش و بیماری ناخوشایندی که گریبان پدرش را گرفته برای او دلسوزی کنند. اما هنگامی که به همراه چت داخل آمبولانس نشسته است، پیغامی از بی سیم مخابره می شود که او را شوکه می سازد، یک تیراندازی صورت گرفته است، آن هم دقیقا در آدرسی آشنا برای او، لارک لین، شماره 2318؛ خانه خواهرش…