حیدر قنبر پس از گذشت بیست و هفت سال از مرگ پدر، تصمیم می گیرد که طبق وصیت پدرش، استخوان های او را همراه خود به خراسان ببرد و دفن کند. اما سفر به سرانجام نمی رسد و حیدر قنبر به بستر بیماری می افتد…