[گرگ] بابام میگه دنبه بیار [چوپان مشت گره کرده خود را نشان می دهد.] دنبه ندم چه می کنی؟ [گرگ] من می برم خوب خوباشو [چوپان دست خود را به نشانی ندادن بالا می برد.] من نمی دم بدبدهاشو