موسیقی علمی شریف و صنعتی لطیف است که موجب تلطیف ارواح و صحت اجسام می شود. چه بسا سالکان طریقت که به سماع زمزمه بندتن از پای گسسته و در هوای وصال به پرواز آمده اند. شاعران شیرین لجه و پرذوق ایرانی نجوای پراحساس موسیقی را نه تنها در دل طبیعت سیال یافته و آن را جلوه ای از نغمات حضرت دوست می دانند، بلکه از تن تنن اصواتی که از دل ساز در قالب الحان و مقامات قرار دادی برمی خیزند، آوای روحانی و ملکوتی معشوق را می شنوند. این امر باعث شده که آنان اصطلاحات موسیقی را در کنار واژه های ادبی و پرشکوه خویش جلوه گر کنند تا نقشی ماندگار بر دیوان اشعار زده و هنر موسیقی را از زاویه ی انزوا به صحنه ی خودنمایی بکشانند. اوج بازتاب اصطلاحات موسیقی و تصویرگری های شعرا را در ارتباط با آلات موسیقی می توان جست و جو کرد. تعالیم فکری و عرفانی ایشان ساز را در کسوت انسان عاشقی ترسیم می کند که ازاندام های مختلف (رگ، سر، گردن، شکم، زلف، گوش، چشم، دست و...) تشکیل یافته و هر لحظه از زخمه های کرشمه و ناز، که از جانب یار بر جان ایشان فرو می آید، نوای عشق سر می دهند، زیرا از نغمه تا خدا یک کوچه راه است.