جامعه شناسی معاصر، تقریبا در هر موضوعی، به ویژه مارکس، دورکم، وبر، زیمل و مید بنا شده و با آنها در آمیخته است. ما بر این باوریم که بهترن راه برای مطالعه و درک نظریه، پی گیری شیوه هایی است که جامعه شناسان متاخر از طریق آنها نویسندگان کلاسیک را گسترش بخشیده اند و درک این مطلب است که افراد به منظور تبیین تحولات اجتماعی چگونه از بینش های نظری واقعا استفاده می کنند. از این رو به هنگام بحث درباره ریشه های تاریخی هر دیدگاه، تشریک مساعی نظریه پردازان کلاسیک را مستقیما توصیف می کنیم و... (قسمتی از متن)