در بهار سال 1998 ، کوایچی ساکاکیبارا به مدرسه یومیئامای شمالی میانه منتقل می شود. در کلاس ، برای او احساس اضطراب و ناراحتی وجود می آورد زیرا متوجه می شود که اطرافیانش مواظب رفتار خود هستند و انگار روی یک طناب باریک راه می روند..دانش آموزان و معلمان به طور یکسان وحشت زده به نظر می رسند. هنگامی که زنجیره ای از مرگ و میر وحشتناک در اطراف او شکل می گیرد ، او کشف می کند که او در کلاس 3 دچار نفرین شده است کلاسی که در آن تعداد دانش آموز همیشه یکی بیشتر از حد انتظار است. کلاس 3 توسط یک روح کینه جو که مسئول مرگ وحشتناک است در تلاش برای جلب خالی کردن کینه خویش گرفتار شده است. 26 سال پیش دانش آموزی به نام میساکی به صورت مبهمی می میرد و پس از آن وحشت تمام دانش آموزان کلاس 3 را فرا می گیرد. از آن پس تمام دانش آموزان به گونه ای رفتار می کنند که انگار میساکی زنده است. کوایچی می فهمد این رفتار های عجیب و نفرین به مرگ میساکی ربط دارد. کوایچی برای متوقف کردن این چرخه شریر و مبهم در مدرسه جدید خود ، تصمیم می گیرد تا ته توی این نفرین را در بیاورد ، اما آیا او برای وحشتی که در پیش رو دارد آماده است ...؟