در عصر کلاسیک تفکیک شعر و نثر از هم روشن بوده است. اما تعریف شعر و تعیین مصادیق آن در روزگار حاضر کار سادهای نیست. امروزه در شعریت برخی از آنچه عنوان شعر دارند تردید است و به جای آن، برای پارهای از آنها که با عنوانِ نثر معرفی شدهاند میتوان شأن اعلای شعری قائل شد. به این ترتیب، بجاست که متون کهن را با فکر استخراج و تقطیع اشعار نو، از نو مطالعه کنیم. مقالات شمس از جمله متون فارسی است که بسیاری از سطرهای پرجذبه و بامهابت آن را باید در شمار شعر آورد.
جلد دوم " کتاب شمس تبریز " دفتر شعری است حاوی ۳۶۰ قطعه از شعرهای منثور شمس تبریز همراه با توضیحاتی کوتاه.
قدحی پر کردم
نمیتوانم خوردن
نمیتوانم ریختن.
(قطعهی ۲۲۲)