طی سالهای گذشته، مجموعهای از تحولات داخلی و فراملی، موقعیت زنان ایرانی را دگرگون کرده است. وقوع انقلاب اسلامی و رشد ارزشهای عدالتخواهانه، گسترش آزادیهای مدنی، فرایند نوسازی و توسعهی جامعه، دگرگونی ارزشهای سنتی، افزایش تحصیلات دانشگاهی، بهرهمندی از رسانههای جمعی و دسترسی به اطلاعاتی که در سطح جهانی گردش دارد، در مجموع، میزان سرمایههای فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی و سیاسی زنان را ارتقا داده است. این وضعیت بهتدریج جایگاه زنان را در سلسلهمراتب جامعه و نقش آنها را در ادارهی امور کشور متحول ساخته است.
در این فرایند، عرصههای تازهای برای افزایش توانمندیها و بروز شایستگیهای زنان فراهم آمده است، اما هنوز هم زنان بیش از مردان از تبعیض، تحقیرشدگی، خشونت، تجاوز جنسی، فقر، کمسوادی و احساس ناامنی در رنجاند؛ درحالیکه الگوی «توسعهی جامعه» بر پایهی هر نظام عقیدتی و هر پارادایم علمی که شکل گرفته باشد، عدالت فراگیر، رعایت حقوق انسانها و رفع محرومیت از افراد آسیبپذیر از جمله اهداف یا نتایج مورد انتظار آن است.
این اثر با برجستهکردن اوضاع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دههی ۱۳۸۰، وضعیت زنان را در این دوره بررسی کرده است. گزارشی که با این هدف تهیه شده است، تلفیقی از اهداف توصیفی، تحلیلی و کاربردی را به شرح زیر پوشش میدهد:
شناسایی و تشریح ابعاد گوناگون وضعیت زنان ایرانی طی دههی ۱۳۸۰،
مقایسهی وضعیت زنان در سطح مناطق گوناگون کشور و همچنین وضعیت زنان ایرانی با زنان برخی کشورهای دیگر،
تحلیل و تبیین زمینهها و علل مرتبط با محدودیتها و مشکلات زنان،
طرح پیشنهادهایی کاربردی برای ارتقای شاخصهای توسعهی انسانی زنان و تحقق عدالت جنسیتی.