در غرب و جنوب غربی ایالات متحدهی آمریکا، مزرعهداران خردهپا بر اثر کمقوت شدن خاک زراعتی و ماشینی شدن کشاورزی، ورشکست میشوند، آنگاه بانکهای طلبکار، اراضی آنان را تصاحب میکنند. در آگهیهای تبلیغاتی، ادعا میشود که کالیفرنیا به کارگر نیاز دارد و بدینترتیب مهاجرت مردم به کالیفرنیا آغاز میشود. "تام" به همراه پدربزرگ، مادربزرگ، عمو و برخی اعضای فامیل به سوی کالیفرنیا حرکت کرده و پس از سختیهای بسیار به آنجا میرسد. در آنجا با نایب کلانتر درگیر میشود و خانوادهاش تحت تعقیب قرار میگیرند، عدهی زیادی در این درگیریها کشته و روستاها به آتش کشیده میشوند. تام متواری و خانوادهی وی که در واگنی پنهان شدهاند گرفتار سیلاب میشوند. آنها برای نجات از سیل به انباری در همان نزدیکی میروند و متوجهی حضور رقتبار پدر و پسری در آنجا میشوند. آنها برای تحمل سختیهای زندگی پس از ماشینی شدن کشاورزی و افت محصولات زمینخویش به یکدیگر یاری میرسانند. تام نیز وجود خود را وقف سامان دادن به استثمار شوندگان میکند.